توی ترمینال کاوه اصفهان، روی یک صندلی منتظر نشسته بودم. در سمت راستم دو جوان موبور خارجی و در طرف چپم یک جوان معمولی ایرانی بودند. هم جوان سمت راستم و هم جوان سمت چپم کتاب در دست داشتنند و میخواندند. جوان موبور خارجی کتابی قطور به زبان آلمانی درباره تاریخ و مکانهای دیدنی و باستانی ایران را با اشتیاق ورق میزد. کتابش درباره هر شهر ایران فصلی جداگانه داشت و در آن تقریبا به تمام مکانها با متن و عکس و نقشه اشاره شده بود. چنان ذوقی داشت که چند دقیقهای فقط به اون خیره شده بودم. همراهش هم داشت معادل کلمات در زبان فارسی را از دیکشنریاش نگاه میکرد و برای خودش روی کاغذ مینوشت. به جوان ایرانی که دست چپم نشسته بود، نگاه کردم. کتابی 60-70 صفحهای را در دست داشت که آن را با روزنامه جلد کرده بود. طوری کتاب را بالا و نیمهباز جلوی صورتش گرفته بود که فقط خودش میتوانست صفحات آن را بببیند. انگار نمیخواست کسی از چیزی که میخواند، خبردار شود. با هر ژانگولری که بود توانستم عنوانی را در سربرگ کتابش و عکسی را در صفحه رو به خودم ببینم. عنوان این بود:
چگونه یک جنس مذکر شویم؟
و اما عکس…
صندلی رو علامت می زدی بینیم کجاست شاید لازم شد!!!!
زورآبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــادنشین:
سالن همسفر، زیر جایی که مردم موبایلشون رو برای شارژ به برق میزنند.
عکسه چی بود؟!!!!! حالا خیلی واجب بود تو ترمینال اون رو بخونه؟ اومده بود دنبال کسی؟!!!
راستی من لینک جایی رو که می گفتم رو میذارم چندتا کتابه یکی در مورد css و دوتا ورد پرس شاید به دردتون خورد..
http://www.parsbook.org/1389/04/wordpress-theme.html
http://www.parsbook.org/1389/02/css.html
این یکی فکر نمی کنم زیاد به درد بخوره:
http://www.parsbook.org/1388/11/wordpress.html
زورآبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــادنشین:
هزاران بار ممنون، ولی از کتابای دیگه این سایت بیشتر خوشم اومد
سلام
آقا اصفهان تشریف می آورید بگویید گاوی گوسفندی چیزی برای شما قربانی کنیم.
شما فقط آن دو را نگاه می کردید؟
زورآبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــادنشین:
دادا من خودما یه جورایی اصفهانیم
چیز دیگری برای نگاه کردن نبود، چون LCD سالن شبکه اصفهان و یوسف پیامبر نشون میداد…اههههه
شما همان پرنده ممنوعی که توسط سایبری معدوم شد نیستید؟ اگر هستید که به سمع و نظر ما برسانید
زورآبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــادنشین:
دوست عزیز، اینجا پرنده بودن ممنوع است. لطفا دیگر اسمش را هم نیاورید!