وقتی سوار اتوبوس میشی کجا میخوای بشینی؟
با یه خورده دقت میبینید که همه ما:
همیشه میخوایم صندلی تکی جلوی تاکسی بشینیم. توی اتوبوس که میریم دنبال صندلی دونفره خالی میگردیم. توی این صفحه همیشه حداقل یک وبلاگ با اسم تنها و با قالب سیاه وجود داره. تا یه تخصصی پیدا میکنیم فوری میخوایم برای خودمون شرکت بزنیم و زیردست کس دیگه کار نکنیم. هیچوقت ورزشهای تیمی ما به جایی نمیرسه. تو مذهبمون دنبال صوفیگری و گوشهنشینی هستیم، حتی توی عزاداری چراغا رو خاموش میکنیم که کسی بقیه رو نبینه. تو آهنگهامون همیشه یکی از معشوق دور افتاده و تنهاست …
راستی چرا ما اینقدر از هم فرار میکنیم؟
ما فرهنگ عجیبی داریم جدی ها … جامعه گریز و انسان گریز و اصلا مایه یه پسوند گریزیم که به همه چی می تونه اضافه بشه .مردن هم خیلی مقدسه دقت کردی ؟ شهید چه می دونم هزار جور دیگه اش زندگی نه ؟؟!